هیچ هم برای خودش عالمی دارد …
وقتی “همه” هایت هیچ میشوند ؛
آن وقت “هیچ” برایت یک دنیاست...
...یک دنیا...
- ۴ نظر
- ۱۷ اسفند ۹۱ ، ۱۴:۱۸
هیچ هم برای خودش عالمی دارد …
وقتی “همه” هایت هیچ میشوند ؛
آن وقت “هیچ” برایت یک دنیاست...
...یک دنیا...
میگن بارون که میاد بوی خاک بلند میشه...
ولی من میگم بارون که میاد بوی خاطره ها بلند میشه...
....
بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون
چشام خیره به نور چراغ تو خیابون
خاطرات گذشته منو میکشه آسون
چه حالی داریم امشب به یاد تو منو بارون!
........................
حرفهای ما هنوز ناتمام ....
تا نگاه میکنی :
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی!
پیش از آنکه با خبر شوی
لحظهی عزیمت تو ناگزیر می شود
آی .....
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر میشود!
به دوستم میگم :
اگه دل کندن آسون بود ، فرهاد بجای بیستون دل میکند ...!
اونم میگه :
البته اگه دل کنده بود دیگه نیاز نبود بیستون بکنه ... !
پرواز آفتاب و نسیم و پرنده را
می دانم و صفای دلآویز دشت
را
اما، من این میان
پرواز لحظه ها را،
افسوس
میخورم
پرواز این پرنده ی بی بازگشت را
...
شب را دوستـــ ــ ـ دارم …!
چرا که در تاریکـــ ـی ..
چهره ها مشخــــــ ـص نیست !!
و هر لحظــــــــ ـه ..
این امیـــــ ـد ..
در درونــــــ ــم ریشه می زند …
که آمده ای ..
ولی من ندیده ام!
همیشه در زندگی زمان هایی وجود دارد که باید بیخیال بود ...
باید گذشت ...
نه اینکه ژست روشنفکرانه بگیریم ! نه !
اما هرچه که مقاومت کنیم ، باز هم
بعضی چیزها را نمیتوان آموخت
بعضی حرف ها را نمی توان گفت
و بعضی ها را نمی توان دوست نداشت ...
اینجا زمین است