+برای "حال"م دعا کنین ...
سلام
یهو دلم خواست بنویسم
با کیبورد نوشتن راحت تر از با خودکار نوشتنه عاخه!
امروز بعد مدتهااااا رفتم هیئت
پروانه های فاطمه سلام الله علیها...
اسم هیئتمونه
یه وختایی به یه چیزایی فک میکنم که کلا نابودم میکنه
داشتم تو مداحیام میچرخیدم یه چیز باحال بذارم گوش کنم
خوردم به این
الان داغونم ...
یاد حرفای خانوم حقگو افتادم
چرا بعضیا میتونن انقد خوب باشن؟؟!!
میگف بعضیا میان میگن من خیلی روحیهی شهادت طلبی دارم
الانم اگه جنگ بشه میرم من عاشق شهادتم!
بعد تو جوابش یه حدیث گف دقیق یادم نیس
ولی تقریبا چکیدش این بود که
کسی که توانایی و اختیار گناه داشته باشه و گناه نکنه و بگذره
ثوابش کمتر از کسی که شهید شده و تو خون خودش غلت/غلط زده نیس...
میگف حضرت ابراهیم تا ته تهش ثابت کرد چقد عاشق خداس
ثابت کرد تا کجا پای حرفش وامیسته
این بود که خدا گف بسه ...
متوجه منظورم میشین؟
بچه ها شده دلتون واسه نمره ی بیست گرفتن تنگ شه؟!
نوزده چی؟؟؟
هیجده؟؟
شده دلتون واسه ده گرفتن تنگ شه ؟!!!!!
واسه قبولیا!
ینی دیگه کارتون به جایی برسه بگین خدا کنه حد اقل ده بگیرم فقط قبول شم...!
شده به این فک کنین که چقد از حرفاتونو پاش هسین؟
ینی وختی خودتونو تو میدون عمل میبینین بگین
یاعلی وقتشه...!
ینی به این یقین برسین که حرفاتون ربطی به شرایط اروم الانتون نداره
و شعار نیستــــــــــ!
شده شک ورتون داره و ازخودتون بپرسین
تو...
واقعا...
میگی...
حضرت زهرا الگوته؟؟!!!!!!!!!!!!!!
سوال من از خودم
تو...
واقعن...
پروانه ی فاطمه هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!
فاطمه دیگه؟؟؟؟!!!!!!
خدایاااااااا
کجا داریم میریم
بچه ها شده تاحالا تو یه جمع مذهبی باشین و فک کنین
100درصد
نه90 درصد
نههههه عصن 50 درصد
پسرای این جمع تمام عملشون از حرفایی که میزنن خلاصه
تو ریش گذاشتن و دکمه بالای پیرهنشونو بستنه! (جسارت نشه)
ودخترای این جمع تمام عملشون از حرفایی که میزنن خلاصه
تو چادر سرکردن و ساق دست پوشیدنشونه!!!(جسارت نباشه)
میگیرین منظورمو؟؟
ولی بازم توی این مسلئه چون مطمئن نیسی زیاد اذیت نمیشی
جای اذیت کنندش اونجاس که تو دراین باره روی خودت مطمئنی!!
ینی مطمئنی خلاصه ی تمام حرفاوشعاراو لبیکای و جانم فداهاو ..........
چادر سرکردنت شده و نماز خوندنت...!
پرانتز باز
نمیدونم شایدم یه کارای خوبی میکنم ولی حواسم نیس! ((دلداری))!
شایدم یه کار بد میکنم خیلی به چشمم میاد!!((والا))!!
پرانتز بسته
نه عشق عبادتی
نه حالی
نه شوری
نه شوقی
بوختاپوس باب اسفنجی رو دیدین؟؟؟!!!
قیافش اینشکلیه
مث اون!
اینجاس که حالت بهم میخوره
بهم میخوره که اسم خودتو گذاشتی بچه مذهبی!
بهم میخوره که زندگیت داره تلف میشه
داره تموم میشه!
چش به هم بزنی باید بری
بری که جواب بدی
جواب بی و فایی های رو که کردی
جواب خطا تو عشق...
تو وب ابجی کوثرم خوندم
خدایا گناه مرا سحر کرده...!
خوبیهایت را نمیبینم....
یه لحظه احساس کردم چکش خورد تو سرم!
گناه مرا سحر کرده
مرا سحر کرده
سحر کرده
سحر
سحر
سحر
یه وختایی که میرم فضا..!!
به این فکر میکنم که اولین باری که اشتباه کردم کجا بود
کی بود سرچی بود
چی بود که عین یه سطح صاف و خیس
تا پامو گذاشتم رفتم
چی بود که هنوزم ...
...
+نمیدونم اونجوری که میخواستم نوشتتم و متوجه ی منظورم شدید؟؟
+خوشبحال همه ی اونایی که هنوزم عاشق امام زمانشونن
و این عشقو باتمام وجودشون حس میکنن
من که وجودم بی حس شده
شایدم مردم خبر ندارم هوم؟؟
+برای "حال"م دعا کنین توروخدا دعا کنین
+شاید محرم "حال"مو خوب کنه هیچ سالی انقد دلتنگش نبودم
+یه جور عجیبی همین الان دلم میخواد جنوب باشم
نمیدونم کیا میدونن گوش کردن اونی که بالا گذاشتم
تو مناطق عملیاتی جنوب مث شلمچه یا دوکوهه و چزابه و طلائیه و کانال کمیل و.....
چه حالی رو به ادم تزریق میکنه...
+هم اکنون،همین هم اکنون نیازمند دعاهای از ته دلتون هستم
چشماتونو ببندین و برام...
+زهرایی باشید انشاالله...
- ۹۲/۰۷/۲۵