بتوانے بگویے :........!

کم سرمایه ای نیست

داشتن ادمهایی که حالت را میپرسند

ولے ....

ازآن بهتر داشتن ادمهاییست

که وقتی حالت را میپرسند

بتوانے بگویے :

خوب نیستم ... !!

. . .

کوره های هوس ...

خواهرم بی حجابی فرهنگ کسانی است که در پس

کوره های هوس غروب کرده اند

وچه غروب غم انگیزی

پس تو پوشش دین را برگزین تا در حجابهای تاریک نفس

غروب نکنی

. . . . .

عاشق ماندن...

عاشق شدن را همه بلدند...

روزی میرسد قلبت بتپد برای غریبه ای آشنا

جانت را بدهی برای دیدن نگاه مبهم کسی آنسوی همه دلتنگی ها...

عاشق ماندن را نمیتوان تضمین کرد حتی اگر قلبی پاره پاره از عشق در سینه داشته باشی

. . .

اسمتو بنویس ببین چی در میاد!!

A:نعمت خدا

B:عشق همه

C:معصوم

D:با استعداد

E:خوب اما شکننده

F:احساسی یراس دیگران

G:منطقی

H:ارام

I:مودب

J:لذت بردنی از زندگی

K:قابل عاشق شدن

L:بامزه

M:عالی

N:مغرور

O:ورزشکار

p:خنده رو

Q:باحال

R:غیر قابل پیش بینی

S:با احساس

T:خالص و حقیقی

U:سودمند و باهوش

V:عصبانی

W:بی خیال

X:نابغه

Y:لذت بردنی

Z:خوش مشرب

پی نوشت:

جنبه ی زنگ تفریح داشت

جدی نگیرید دی:

...

بس که نالیدم.....

تمام جهان اگر مرا با هـزار لفظ عاشـقانه صـدا کنـند

 تفـاوت احوالی در من نمی بیننـد !!.

 اما تــو یک بـار مـرا به خود بـخوان

 ببین چگونه زمین و آسمان را بـه سجـده ات در میاورم !

. . .

 

بهجت عارفان...

 

هر کسی می خواهد دعایش مستجاب شود

برای نجات مؤمنین و مؤمنات دعا کند

تا دعای ملک که مورد استجابت است یقیناً مشمول حال او شود

...

حادثه از جنس ترس بود ...

سال میان دو پلک را

ثانیه هایی شبیه راز تولد 

بدرقه کردند

کم کم، در ارتفاع خیس ملاقات 

صومعه نور 

ساخته شد

حادثه از جنس ترس بود

ترس 

وارد ترکیب سنگ ها می شد

حنجره ای در ضخامت خنک باد 

غربت یک دوست 

را زمزمه می کرد

از سر باران 

تا ته پاییز 

تجربه های کبوترانه روان بود

باران وقتی که ایستاد 

منظره اوراق بود

وسعت مرطوب 

از نفس افتاد 

قوس قزح در دهان حوصله ی ما 

آب شد

سهراب سپهری

بالاخره به یه جایی میرسه!!!

کبوتر باکبوتر باز باران باترانه میخورد بر بامش بیش برفش بیش

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا عاقل کند کاری که باز اید به کنعان غم مخور

خربزه باپوست موزو میندازی زمین هوا میره نمیدونی تا کجا میره